پیالهی (۵۶) جهانی را تصور میکند که نباید آنجا باشیم. جهانی ساخته شده از خاطرههایی که حول محور نبودن کسی میگردد.
حافظه چنان بر من آوار میشود که من دستهایم را گم میکنم از جمعه آموختهام باید سکوت کنم و شنبهها را به بطالت بگذرانم یکشنبهها باید کفش مندرس و کهنه را به پا کنم و در این کوچهها راه بروم نمیدانم به دنبال چه هستم نارنگیها رسیدهاند و اگر به زندگی ادامه دهند میپلاسند چه سخت است این روز را باید با یاد عشق آغاز کرد من روز را آرام طی میکنم از دستهایم امید معجزه ندارم فقط اگر بتوانند جهات شمال و جنوب و شرق و غرب را نشان دهند من زندگی را بردهام شاید روزی زندگی و جهان از دست من بگریزند به انتهای کوچه پناه برند من نمیدانم در انتهای کوچه به دنبال چه هستم من سنگینی زندگی و جهان را همراه دارم آرزوی باران دارم و همهی ایام هفته را صیقل میدهم و در جیب میگذارم آن شب تا صبح باران بارید خواب بودم غافل بودم.
(شعرها و یادهای دفترهای کاهی / احمدرضا احمدی)
شنیدن و دانلود موزیک 🎧 در شب – شمس لنگرودی | آهنگساز: کامران رسول زاده
بی تو چه باشد گردش دوران
بند گرانی بر تن بی جان
در شب من بوی تو هر سوی روانه
از که بگیرم گل من از تو نشانه
از چه نباری بر سر کشتم
همچو کویری گشته بهشتم
خرمی دولت من از چه پریدی
بال و پر طاقت من از چه بریدی
ای تو شکفته در دل و جانم
صبر و خموشی من نتوانم
در شب من بوی تو هر سوی روانه
از که بگیرم گل من از تو نشانه
از چه نباری بر سر کشتم
همچو کویری گشته بهشتم
خرمی دولت من از چه پریدی
بال و پر طاقت من از چه بریدی

از نقطهای که من ایستادهام
جهان
تراکم بیهودهی خاطراتیست
که حول محور نبودنت میچرخد…
(کامران رسولزاده)
شنیدن و دانلود موزیک 🎧 Tanju Okan – Kadınım
آخ آخ اگه مثل این اتاق باشه چی میشه